نمایش دریاچه قو
- توسط Marieh
- 3 شهریور 1398
طراحی حرکت: ماریوس پِتیپا و لِو اوانُف، 1895
موسیقی: پیوتر ایلیچ چایکفسکی
نمایش دریاچه قو ، احتمالا شناخته شده ترین و محبوب ترین نمایش حرکات کلاسیک است.
پرده اول
بر اساس یک افسانه آلمانی، صحنه ی پرده ی اول این نمایش در قصر شاهزاده زیگفرید و در روز تولد اوست و ملکه، مادر او، در حالی که یک تیر و کمان به او هدیه می دهد، یادآوری می کند که وقت آن رسیده تا زیگفرید برای خودش عروسی انتخاب کند. اگرچه او بانوان مختلف را در رقص همراهی می کند، دچار سردرگمی و اندوه شده و پس از پایان مهمانی ( بعد از اجرای والتزهای گروهی مختلف و “پا دِ تریو”، یا حرکات هماهنگ سه نفره) با تیر و کمان، به قصد شکار به نزدیکی دریاچه ای می رود.
پرده دوم
پرده دوم با صحنه دریاچه مهتاب گون آغاز می شود؛ جایی که زیگفرید قوهای در حال پرواز را دیده و با تیر و کمان آنها را نشانه می رود. ناگهان یک قو در هیبت یک زن، یعنی اُدت یا ملکه قو، در مقابل او ظاهر می شود که بال های خود را با اضطراب تکان می دهد. جادوگر خبیث، بارون فون روتبارت، اُدت را طلسم کرده است. او و ندیمه هایش روزها قو هستند و از نیمه شب تا سپیده دم، زیر نظر روتبارت که به هیبت جغد در آمده، به شکل انسان باز می گردند. این طلسم تنها با ابراز عشق راستین یک مرد شکسته می شود.
از جذابیت های نمایش”دریاچهی قو”، حرکات متوازن و پرنده سان کاراکتر اصلی و بقیه گروه است که همگی لباس و توتوی سفید پوشیده و تاج های پر بر سر دارند. شاهزاده مسحور اُدت شده و در پرده دوم شاهد “پا دِ دِ”ی این دو و نمایشهای حرکت گروهی هستیم.
یکی از مهیج ترین صحنهها، صحنهی “حرکات هماهنگ قوهای کوچک” است که در آن چهار قو با دست های در هم قلاب شده، با هماهنگی و سرعت بالا در کنار یکدیگر می رقصند. شاهزاده عشق خود را پیش از طلوع آفتاب به اُدت ابراز می کند و او و ندیمه هایش دوباره به قو تبدیل شده و پرواز می کنند. در اینجا تعدادی از تشابهات میان نمایشهای رمانتیک قابل تشخیص هستند: ارواحی که در نمایش جیزل به قبرهای خود باز می گردند و بازگشت ندیمهها به حالت قو در نمایش دریاچه قو. علاوه بر این، داستان بر پایه سوگند مردی می چرخد، که همزمان قدرت از بین بردن یک زن و رها کردن او از سرنوشت شوم را دارد. این مضامین در داستانهای سیندرلا و زیبای خفته نیز تکرار میشوند.
پرده سوم
پرده سوم، صحنه ای از دربار سلطنتی را نشان می دهد، جایی که مادر زیگفرید باز هم بر انتخاب یک عروس پافشاری می کند. برای جشن نامزدی، بازیگرانی از مجارستان، لهستان، اسپانیا و نپال به صحنه وارد می شوند، که یکی دیگر از رسوم پتیپا برای نشان دادن رقص های اقوام مختلف است.
بار دیگر شاهزاده زیگفرید از 6 خانمی که به او معرفی می شوند دلسرد می شود. اما زمانی که یک اشراف زاده عجیب (که همان فون روتبارت است) همراه دخترش اُدیل – که توسط همان بازیگر اُدت، ولی با توتوی مشکی و رفتار اغواکننده و بسیار پرشور اجرا می شود – وارد می شوند، شاهزاده او را با دختر مورد علاقه خود اشتباه می گیرد. در میانه این جشن بزرگ، آنها همراه یکدیگر “گراند پا دِ دِ” را اجرا می کنند که با اجرای 32 فوته (چرخش های سریع که روی یک پا انجام می شود، در حالی که پای دیگر به داخل و خارج بسته و باز می شود) توسط اُدیل به اوج و پایان خود می رسد.
شاهزاده عشق خود را به اُدیل ابراز کرده و در این زمان است که روتبارت، پیروز در وسوسه شاهزاده برای صرف نظر از سوگند خود به اُدت، که حالا می بایست تا ابد یک قو بماند، هویت خود را فاش می کند.
پرده چهارم
در پرده چهارم به کنار دریاچه بازمی گردیم، جایی که اُدت به خاطر خیانت زیگفرید در حال سوگواری است. زمانی که او با پشیمانی نزد اُدت باز می گردد تا به گناهش اعتراف کند، آنها تصمیم می گیرند که در کنار هم به زندگی خود خاتمه داده و رها شوند تا در زندگی پس از مرگ به یکدیگر بپیوندند. با اینکه فون روتبارت تلاش می کند مانع از این کار آنها شود، هر دو به داخل دریاچه می پرند، که باعث شکسته شدن طلسم می شود. در این زمان که فون روتبارت در حال نابود شدن است، بقیه قوها برای وداع با ملکه و یار او، که در حال حرکت به سمت زندگی پس از مرگ هستند، جمع می شوند.
پینوشت
در نسخه ای که توسط کمپانی نمایش نیویورک در سال 2006 اجرا شد ( که به طراحی لو ایوانف، ماریوس پتیپا و جورج بَلَنچین نزدیک می باشد) خواستگاری شاهزاده از اُدیل و خیانت او باعث می شود که اُدت تا ابد یک قو باقی بماند. اُدت حالا به یک قو تبدیل شده و همراه با بسته شدن پرده ها زیگفرید را در حزن و اندوه باقی می گذارد.
در نسخه سال 2006 کمپانی هوستون، شاهزاد قصد کشتن روتبارت را دارد که تیرش به اشتباه به اُدت برخورد می کند. اُدت که حالا طلسمش شکسته شده، در حال مرگ به حالت انسان در می آید. شاهزاده او را در آغوش می کشد و بدن بی جان او را به سمت دریاچه می برد، جایی که خود را نیز به دست امواج می سپارد.
در اجرای کمپانی سان فراسیسکو در سال 2009 زیگفرید و اُدت به دریاچه پریده و مانند اجرای 1896 مارینسکی، روتبارت نیز از بین می رود. سرانجام دو قو که نشان دهنده دو دلداده هستند، پروازکنان از کنار ماه عبور می کنند.در اجرای بالشوی زیگفرید با روتبارت جنگیده و وی را شکست داده و در دریا غرق می کند، طلسم ادت شکسته شده و به شکل انسان درمیاد و در نهایت این دو به هم بازمیگردند.
در نسخه ای که در فیلم قوی سیاه با هنرمندی ناتالی پرتمن اجرا شد، ادت با پریدن در دریاچه دست به نابودی خویش زده و زیگرفرید را در حزن خود باقی میگذارد.
برگرفته از ویرایش دوم کتاب World of Dance: Ballet
نوشته Robin Ronaldi
ترجمه و تلخیص از گروه روبان
طراح گرافیکی: www.cierashaver.com
تئاتر مارینسکی، تئاتر بولشوی ، American Ballet Theater ، Kirov Ballet