نمایش باله سیندرلا
- توسط ماریه سامی
- 31 مرداد 1400
داستان باله سیندرلا یکی از داستان های کهن با مضمون نجات از رنج و محنت و سختی است. این داستان برگرفته از افسانههای قبایل چینی آلگونکین و اوجیبوا در قرن نهم است و در همه جای دنیا در قالب پانتومیم، تئاتر و رقص به نمایش درآمده است. داستان سیندرلا اولین بار در افسانهای یونانی مطرح شد و بازگوکننده داستان یک برده یونانی بود که به خانوادهای مصری خدمت میکند. داستان باله سیندرلا منعکس کننده رقصهای فولکلور قدیمی مانند رقص Aschenbrödel در آلمان و Cenerentola در ایتالیا بود.
- تاریخچه باله سیندرلا
- داستان باله سیندرلا
- پرده اول
- پرده دوم
- پرده سوم
- اجراهای معروف نمایش باله سیندرلا
تاریخچه باله سیندرلا
باله سیندرلا که در سال 1893 در اوج کار استاد باله فرانسوی، ماریوس پتیپا ساخته شد، تماشاگران را با داستانی از کتاب چارلز پرالت به نام Stories or Tales of Long Ago مجذوب خود ساخت. نسخه کمپانی کیروف از سیندرلا به دلیل بیماری یک سالهی پتیپا تأیید و نظارت نهایی یک استاد باله را نداشت. دستیار او، لو ایوانف، با کمک معلم ایتالیایی به نام انریکو چچتی، حرکات رقص نمایش باله سیندرلا را برای اجرای 17 دسامبر 1893 در تئاتر مارینسکی در سن پترزبورگ طراحی کردند. بوریس فیتینهوف-شل نیز موسیقی نه چندان جذابی برای این نمایش تنطیم نمود.
بالرین مورد علاقه پتیپا، پیرا لگنانی، در این باله در کنار پاول گرت به عنوان شوالیه نجات دهنده او از بدبختی، معرفی شد. لگنانی رکوردی را با اجرای 32 چرخش فوته به نام خود ثبت کرد. طراحی صحنه این نمایش به شکل یک تالار رقص با مجسمه های کلاسیک و لوسترهای مختلف متعلق به سلسله رومانوف نیز تماشاگران را به خود مجذوب نمود.
در زمان پایان جنگ جهانی دوم قطعهای به نام Zoloushka (سیندرلا در زبان روسی) برای مدت های مدید در ارکستر سرگئی پروکوویف اجرا میشد. این موسیقی اپرا که مملو از کاراکترسازی با موسیقی بود، در دوران مداخله شوروی در هنر در جهت تبليغات برای دولت سوسياليستي ساخته شد. تهاجم آلمان به روسیه در ماه ژوئن 1941 و بمبگذاری تئاتر بولشوی، پروکوویف را بر آن ساخت که برنامه زمانبندی اجرا را تغییر دهد.
کارگردان و بازیگر معروف از آستراخان، روستیسلاف زاخاروف نیز نمایش باله سیندرلا را با طراحی خود در فوریه سال 1944 در مرکز ارتش سرخ به روی صحنه برد. پس از وقفه های متعدد، کمپانی کیروف نیز این باله داستانی را با اجرای گالینا اولانوا در 21 نوامبر 1945 روی صحنه برد. این اجرا مقارن با پیروزی دولت و ایستادگی در برابر اشغالگران آلمانی بود. نمایش پراحساس و همدلانه گروه از زندگی رقت بار سیندرلا نشان دهنده حسرت های مردمی بود که تحت فشار و استعمار ژورف استالین قرار داشتند. گفته میشود که وجود و اهمیت ساعت در این نمایش سمبل سانسور و کنترل آثار هنری در زمان استالین بود.
داستان باله سیندرلا
پرده اول
در فصل بهار، در محیطی زنانه، در حالی که مادر ناتنی سیندرلا و دو خواهر او به نام های خادیشکا (به معنی لاغر) و کوبیشکا (چاق و کوتاه) در حال آماده کردن خود برای یک جشن بهاری هستند، سیندرلا غرق در امید و انتظار است. این سه نفر که مشعوف از خبر احتمال نامزدی شاهزاده هستند، اهمیتی به کمبود احساسی سیندرلا که از مادر محروم است، نمی دهند. در همین حال سیندرلا پیرزن گدایی را که از او کمک خواسته کنار شومینه نشانده، جوراب های دست دوم خود را به او هدیه داده و تکه ای نان را با از خودگذشتگی با پیرزن مفلوک تقسیم می کند. خانم خانه نیز با حرکاتی ناموزون به مجلس رقص رفته و سیندرلا را با جاروی خود به عنوان شریک رقص، تنها می گذارد.
حال پیرزن گدا به مادرخواندهای رویایی بدل شده و همراه با موسیقی شورانگیز ارکستر معجزهای را از دل بیآلایشترین احساسات رقم میزند. او پاپوشهای هدیه را به کفشهای شیشهای رقص بدل میکند، چیزی که اساس داستان سیندرلا بر آن استوار است. موش و کدوحلوایی به شکل کالسکه درمیآیند. یک تکان کوچک چوب جادو، سیندرلا را با یک لباس زیبا آماده می کند. قبل از خداحافظی پیرزن نیکوکار به او یادآوری می کند که اثر این طلسم در نیمه شب از بین میرود، هشداری معمول و عادی در افسانه های پریان.
پرده دوم
پرده دوم مثال خوبی از ballet d’action است. صحنه ای پر از رقصندگان مرد که به دنبال دختر دلخواه خود هستند و دخترانی که برای جلب توجه شاهزاده با یکدیگر رقابت می کنند. حال یک زیبای ناشناس به مجلس وارد میشود که جذابیتش تحسین دیگر مهمانان را نیز بر میانگیزد. خانواده سلطنتی موفق به شناسایی سیندرلا نمی شوند، چرا که او را غرق در آشپزی و کارهای سخت خانه تصور می کنند.
سیندرلا با حرکات شنه (Chaine) خود به سرعت توجه همه را جلب میکند. شاهزاده نیز او را به یک رقص دو نفره دعوت میکند. رقصی عاشقانه که نمایانگر رابطه عاطفی میان آن دوست. در باغی رؤیایی، به دور از خانواده و حکومت، این زوج تا نیمه شب با یکدیگر والتز میرقصند. صدای تیک تاک ساعت که با پرکاشن نواخته شده و کم کم بلندتر می شود، خبر از نیمه شب میدهد. زمانی که سیندرلا در تاریکی میدود، یکی از پاپوش های شیشه ای خود را جا میگذارد؛ این پاپوش یادگاری برای شاهزاده از عروس احتمالی است.
پرده سوم
پرده آخر خانواده سلطنتی را در تلاش برای شناسایی سازنده و صاحب کفش نشان میدهد. شاهزاده در صحنه اول از پپینه دوزان دور و نزدیک بازجویی میکند. صحنه دوم کنار بخاری سیندرلا را نشان میدهد. شاهزاده در میانهی صبحانه خانوادگی آنها سر میرسد. پس از عدم موفقیت خواهران و مادر ناتنی در پوشیدن پاپوش شیشهای، سیندرلا به طور ناخواسته لنگه دیگر کفش را میاندازد، و اثبات میشود که شاهزاده زوج اسرارآمیز خود را پیدا کرده است. پری مادرخوانده ترتیب یک قرار ملاقات خصوصی را در باغی جادویی میدهد. سیندرلا که خواستگاری شاهزاده را پذیرفته و به نهایت آرزویش رسیده است، با قطعه Amoroso میرقصد.
اجراهای معروف نمایش باله سیندرلا
اولین اجرای سیندرلا در موسکو به سال 1825 و در افتتاحیه تئاتر پتروفسکی، محل آکادمی باله بولشوی، بازمی گردد. یکی از اجراهای معروف این نمایش باله در سال 1822 در تئاتر سلطنتی لندن همراه با موسیقی اسپانیایی از فرناندو سور بود که برای بالرینی به نام تمیلی بیگوتینی و فردیناند آلبرت، که با پیراهنی کوتاه و کلاهی رنسانسی ظاهر شد، مانند یک نردبان پیشرفت بود. بیگوتینی همچنین در اجرای نسخهای از سیندرلا در سال 1823 در پاریس نقش آفرینی نمود. مادرخواندهی افسانهای داستان سیندرلا با لباسی بلند و موهایی که با پر تزئین شده بود و یک چوب جادو ظاهر شد. رقص 12 نفرهی گروه رقصندگان به سبک رقص فرانسوی و اسپانیایی نیز از قطعات مورد تحسین منتقدان در این اجرا بود.
پس از اجراهایی در لا اسکالا و استراسبورگ، باله سیندرلا با طراحی پرووکیف، به سال 1960 با نقش آفرینی موسکوویت رایسا استروپکووا از کمپانی بولشوی، در سینماها به نمایش درآمد. در عید شکرگزاری 1981 ماریا تالچیف، سوزان فرل را برای اجرای این نقش افسانهای به همراهی باله شیکاگو انتخاب کرد. رودولف نوریف در سال 1986 نمایش سیندرلا را بار دیگر برای اپرای پاریس بازطراحی نمود. پس از فروپاشی شوروی، در سال 2004، این باله در یک تور نمایش، در 88 شهر مختلف آمریکا معرفی شد.
باله سیندرلا در قالب ها و با موسیقی های مختلفی اجرا شده است. از آن جمله: اجرای برلین در سال 1901 با تنظیم یوهان اشتراوس پسر و در سال 1938 در باغ کاونت لندن با اجرای Ballet Russe de Monte Carlo. دو روز پیش از کریسمس 1948، طراح رقص انگلیسی، فردریک اشتون با اجرایی کامل از تنظیم سدلر جان تازه ای در بدن رقص داستانی فرانسوی – روسی دمید. اشتون همچنین مارگوت فانتین، بالرین پرآوازه انگلیسی-لهستانی-برزیلی را با رقصندهای به نام مایکل سامز در نقش سیندرلا و شاهزاده همراه ساخت.
در Hippodrome در کریسمس 2010، باله سلطنتی بیرمنگام نسخه استاد باله، دیوید بینتلی از سیندرلا را به مناسبت بیستمین سالگرد بازگشایی، اجرا نمود. او با پررنگ کردن اختلاف میان خانواده ناتنی و سیندرلا، بر نیاز او به رهایی و یافتن عشق و پذیرش از جهان بیرون تاکید می کند. در سال 2014 فستیوال باله موسکو، با آهنگ اصلی این باله روی صحته کشورهای مختلف آمریکای شمالی، اروپا و آسیا به اجرا پرداخت.
برگرفته از کتاب The Encyclopedia of World Ballet
ترجمه و تلخیص از گروه روبان