نمایش لاسیلفید
- توسط Marieh
- 1 فروردین 1399
نمایش لاسیلفید تئاتر حرکات کلاسیکی در دو پرده و داستان آن راجع به کشاورز جوانی به نام جیمز است. داستان نمایش لاسلفید در اسکاتلند و در روستایی در نزدیکی جنگل اتفاق می افتد.
اين نمایش کلاسیک توسط پائولو تاگليوني در کمپاني نيويورک در 1839 باز توليد شد. اين اثر تا سال 1860، زماني که نسخهی اصلي آن از رپرتوار خارج شد، 146 بار در پاريس اجرا گردید.
پرده اول
جیمز در سپیده دم روز عروسیش با افی، کنار آتش روی یک صندلی راحتی خوابیده است. از داخل شومینه یک روح بالدار، سیلفید، نمایان شده، عاشقانه به جیمز خیره می شود و در آخر با بوسه ای او را بیدار می کند. جیمز تلاش می کند تصویری را که مدت هاست خواب را از او رباییده، ببیند اما او در حال رقص ناپدید می شود.
افی، مادر افی و تعدادی از همسایه ها جمع شده اند تا خود را برای عروسی آماده کنند: همراه آنها، مردی محلی به نام گرن است که خواستگار پیشین افی می باشد. ماج، جادوگر پیر، دزدکی داخل شده و می کوشد که خود را در کنار اجاق گرم کند. او به تندی توسط جیمز بیرون رانده شده، ولی توسط افی و گرن پناه داده می شود. او پیشگویی می کند، که دختری که نامزدش او را دوست ندارد، با گرن ازدواج می کند.
جیمز که تنها شده، حال دوباره سیلفید را می بیند. این بار، بیش از پنهان شدن، او عشق خود را به جیمز فاش کرده و از جیمز دعوت می کند که او را دنبال کند. گرن که شاهد این صحنه است، به سرعت می رود تا خبر را به افی برساند، و او از خیانت نامزد خود باخبر کند. درهنگام ورود افی، رقیب اثیری او در صندلی بزرگ پنهان شده و جیمز با کت خود روی او را می پوشاند. زمانی که گرن پوشش را می کشد، صندلی را خالی می یابد. سیلفید از راه دودکش ناپدید شده است.
در میانهی جشن عروسی، سیلفید در میان رقصندگان حرکت کرده، و تنها برای جیمز قابل دیدن است، که بیهوده او را دنبال می کند. درنهایت، سیلفید حلقهی ازدواج او با افی را از دستش قاپ زده و به سمت جنگل فرار می کند. جیمز به سرعت از محل جشن خارج شده و افی را گریان باقی می گذارد. پس از آن گرن مهمان های بیمناک را به جست و جو برای جیمز می فرستد.
پرده دوم
در ابتدای پرده دوم از نمایش لاسیلفید، جادوگر داستان، به نام ماچ، در غاری سیاه، در حال خواندن وردهای جادویی است و با موجودات شیطانی محاصره شده است. او یک شال نازک را در پاتیل خود می غلتاند. در اینجا صحنه به جنگل انبوهی تبدیل میشود، که در آن ارواح در پرواز هستند. جیمز به صحنه وارد شده و سیلفید، که اکنون جیمز عاشقش شده است، او را دنبال می کند. سیلفید علی رغم ابراز عشق به جیمز، پیوسته از او دوری می کند. در همین حال گرن، افی و بقیه از جست و جو به دنبال جیمز ناامید شده اند. گرن نیز همچنان از وجود سیلفید تخیلی گیج و سردرگم است.
ماج اکنون لنگ لنگان وارد شده و شال طلسم شده را به جیمز می دهد، با این بهانه که او می تواند با استفاده از شال، این عشق گریزان را از آن خود کند.
هنگامی که سیلفید بار دیگر با کمرویی به جیمز نزدیک می شود، او موفق می شود که با حیله گری و استفاده از شال جادویی، سیلفید را در آغوش گیرد. بال های سیلفید بلافاصله بر زمین می افتند و او در آغوش معشوقش می میرد. صفی از ارواح تشکیل می شود. آنها بدن خواهر مردهی خود را بلند کرده و تا بالای درختان حمل می کنند. جیمز که غم و اندوه بر او غالب شده است، بر زمین میافتد. در دوردست صدای جشن عروسی گرن و افی شنیده می شود. جادوگر نیز از انتقام خود خوشحال است.
ارزش هنری
نمایش رمانتیک، که پیش ازاین آثار مختلفی از دهه های 1810 و 1820 بر سبک و داستان آن سایه افکنده بودند، برای اولین بار به طور کامل در نمایش لاسیلفید دیده شد. نمایش کلاسیک رمانتیک با اپرای Robert le Diable (در 21 نوامبر 1831) آغاز شد. اپرای نوشته ِمبِربیر فضای روح وار Ballet of the Nuns را داراست، که در آن ارواح از قبر خود برخواسته و به سرپرستی مادر روحانی، زیر نور ماه می رقصند. لاسیلفید، تحت تأثیر این فضا، اولین نمایش حرکات کلاسیک رمانتیک بالغ می باشد.
نمایش لاسیلفید ارواح و اجزایی را معرفی نمود که سناریوهای نمایش حرکات کلاسیک را تا مدتها به تسخیر خود در آوردند. اثر فیلیپو تاگلیونی، کاملترین دید را از آثار رمانتیک به دست می دهد.
موسیقی و سناریو
موسیقی این تئاتر اثر جین مادلین اشنایتزهوفار و سناریوی آن از رمان چارلز امانوئل نودیر به نام ou le Lutin d’Arguail (1822) الهام گرفته شده است. نودیر به افسانههای رومانتیکی که در آنها زندگی انسان تحت تأثیر جن و پریان قرار دارد مشهور است. این موضوعات از زمان ظهور رمان Undine نوشته Friedrich de la Motte Forque بوجود آمد.
دکتر لوییس ورون، کارگردان اپرای پاریس، بلافاصله مسحور قدرت و سادگی سناریوی نوریت شده و آن را به فیلیپو و ماریه تاگلیونی نشان می دهد، که هر دوی آنها نیز مجذوب آن می شوند. اولین پرده با خانه ای روستایی و واقعی، به زیبایی با جنگل مرموز در پرده دوم با موجوداتی از جنس نور و جادوی سیاه، در تقابل است. صحنه ای از سحر و جادوگری آغازگر فعالیت های افسانهای است که برای آنها ماشینی برای پرواز دوار ارواح تعبیه شده بود. موسیقی لاسیلفید نیز تأثیر بسزایی بر شکل گیری موسیقی تئاتر حرکت رمانتیک داشت.
گرچه تمام بار دراماتیک داستان بر شخصیت جیمز استوار است، اما سیلفید است که قلب هنری این نمایش را به تپش در می آورد. برای به تصویر کشیدن این ایده آل رمانتیک آسمانی از زنانگی، اجراگر نقش سیلفید از وسیلهای برای رقصیدن روی پوینت استفاده کرد. او این تکنیک را اختراع نکرد ولی استفادهی او از آن تکنیک قطعا موجب استفادهی همه گیر از آن شد.
گروه نمایش در پردهی دوم، نمایانگر موجودات زن خیالی، با توتوهای سفید و در زیر نور ماه (مانند Robert le Diable) می باشند، که اين سبک الگوي نخستين نمایش کلاسیک بلان (یا سپید) شد. تئاتر بلان سبکي از طراحي حرکت است که پس از آن به قرن بيستم نيز راه يافته و گسترش پيدا نمود. توتوي سفيد و نازک که تا پايين زانو مي رسد، به يکي از پوشاک خاص و لباس مخصوص تئاتر حرکات کلاسیک رمانتيک بدل شد. این پوشش توسط اوژن لامي براي لاسيلفيد طراحي شد. اين لباس همراه تزئين مو با رز صورتي که مورد علاقه تاگليوني بود، به يکي ديگر از ابداعات ثابت نمایش حرکات کلاسیک بدل شده است.
تاریخچه طراحی
نمایش لاسيلفيد با همين طراحي برای اولین بار در 1832 در پاریس و پس از آن در کمپاني هاي زير نيز به نمايش در آمده است: – لندن، باغ کاونت، 1832 – تئاتر رويال، برلين، 1832 – تئاتر بولشوي، سن پترزبورگ، 1837 – لا اسکالا، ميلان، 1841.
اين باله توسط پائولو تاگليوني در کمپاني نيويورک در 1839 باز توليد شد. اين اثر تا 1860، زماني که نسخه اصلي آن از دور خارج شد، 146 بار در پاريس اجرا شد.
نمایش لاسيلفيد با بازتوليد آن توسط آگوسته بورنوويل از تئاتر رويال کوپنهاگ در 1836 مشهور شد. این تئاتر جدید از سناريوي مشابه و موسيقي جديدي از هرمان لوونسکيولد بهره مي برد. اين تئاتر به رپرتوار کمپانی رويال دانمارک راه يافت، و به طور گسترده اي در نيمه دوم قرن بيستم در اقصي نقاط دنيا اجرا شد.
در اواخر قرن بيستم بود که نسخه اصلي تاگليوني توسط پير لاکوته در پاريس بازتوليد شد. اين بار موسيقي اشنايتزهوفار با بخش هايي از L’Ombre با تنظيم لودويگ مارر غني تر شده بود. سناريو توسط ماريه کلير موسان و لباس ها توسط مايکل فرسني طراحي شد، و در 1972 در تلويزيون فرانسه نمايش داده شد. اين نمایش پس از آن توسط اپراي پاريس در 1972 روي صحنه رفت.
برگرفته از کتاب French Romantic Ballets نوشتهی Adolf Charles-Adams
ترجمه و تلخیص از گروه روبان
طراح گرافیکی: www.cierashaver.com
تئاتر بولشوی ، اپراي پاريس ، کمپاني نيويورک ، کمپانی رويال دانمارک